سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
درباره وبلاگ


من یک فرهنگی هستم و همه ملت ایران را دوست دارم و عاشق خاک پاک کشورم هستم.
آرشیو وبلاگ
پیوندها
لوگو
من یک فرهنگی هستم و همه ملت ایران را دوست دارم و عاشق خاک پاک کشورم هستم.
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 12
  • بازدید دیروز: 15
  • کل بازدیدها: 63170



رویاهای یک معلم
این وبلاگ برای طرح مسائل علمی،فرهنگی،ورزشی،اجتمائی و غیره طراحی شده است.لذا بازدید از آن برای عموم ملت ها آزاد می باشد حتی برای خارجی ها و ایرانیان مقیم کشورهای خارج از ایران ....... دوستان با رعایت شئونات اسلامی می توانند نظرات خود را در مورد مطالب موجود در وب و همچنین برای بهتر شدن کیفیت مطالب اعلام بفرمایند تا در اسرع وقت به آن ها ترتیب اثر داده شود.قبلا از لطف عالی تقدیر و تشکر می شود.در پناه حق




هنگام عصر یک روز پاییز،در حالی که نم نم بارون و نسیم دریا زیبایی طبیعت را دوچندان کرده بود و شاپرک هاغرق در شادی بودند، عزیزی در کنار دریا ، روی آن شنهای زیبا ، ماسه های لب دریا ،با صدفهای در دست، با لب خندون در کنار آب بنشست.با غروری همچو موجها ، خیره بر آب دریا، مات و مبهوت که چرا آب دریا زلال و یه رنگ است؟ موجهایش اینقدر قشنگ است؟ در مقابل رنگین کمان است رنگهایش تزئینی برآسمان است.در تعجب آن دو مانده که تفاوتهاست بین آنها. اما هر دو آرامش بخش دلند و هر دو زیبا   یک دفعه چشمش افتاد به عمق دریا دید درآنجا یکی غریبانه نشسته، غمگین تنها با حالی پریشان ، دید گانش اشک ریزان قطره های خون ز اشکش آرام آرام از گونه هایش می ریزد بر آب دریا، دست وپایش نایی ندارند زیبایی های دنیا برایش معنایی ندارند . یکه و تنها توی دلش غمی به اندازه ی دنیاست، غم و اندوه لونه کرده در وجودش، از غصه عشقپاره گشته تار و پودش، یواشکی او گریه می کرد ، به پیشگاه خداوند ازظلم یارش شکوه می کرد، رفت جلوتر تا ببیند او کیه دلش اینجوری شکسته، در ته دریا یکه و تنها نشسته، صدا کرد: ای زار خسته تو کی هستی؟ بگو تا من دردت بدانم ، من انسان دلنوازم ، طبیب نیستم اما میتونم زخم دل را چاره سازم ! تا که چشم اوبه سوی عزیز باز شد، دنیا در آنجا لحظه ای تیره و تار شد.آخه عزیز ما روزی براو یار بود ، مثل آهویی در دام عشقش گرفتار بود، آن دو باهم قول وقرارهایی داشتند ، بذر عشق را در دل همدیگر می کاشتند. غافل از روزگار که آنها را از هم جدا کرد، عزیز را نسبت به عشقش بی اعتنا کرد، خیلی زود عاشقش را با غصه آشنا کرد، ظلمها شد بر دل این عاشق خسته، تا که شد چشمش به روی دنیای عشق بسته. عجب رسمی دارد این زمونه، آدمی انگشت حیرت بر دهان والا می مونه، او که با جور و جفایش داغی بر دل عشقش میذارد،حال بر زخمای دیگری مرحم می مالد !!!!!!




موضوع مطلب : هنگام عصر


پنج شنبه 88 دی 17 :: 6:6 عصر ::  نویسنده : محمد حسین شیخی

 

کد تقویم

قالب وبلاگ



ساعت فلش

ابزار نظرسنجی

نظرسنجی

مترجم سایت

مترجم سایت


دیکشنری آنلاین

دیکشنری آنلاین


استخاره آنلاین با قرآن کریم


پیچک

لوگوی سه گوش

کد موزیک

Pichak

جدول لیگ برتر ایران

مشاهده جدول کامل لیگ برتر ایران
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت

کد جست و جوی گوگل

لوگوی سه گوش

کد نمایش آب و هوا

کد نمایش آب و هوا

بخارشوی کارشر مدل SC 1402